چه اتفاقی افتاد به این پسر می توانست یک کابوس بوده است ، اما آن را یک رویا شد. دوست دختر او را گرفتار او را با یکی از دوستان او. قابل درک بود ، یک دختر جوان بود که بسیار خوب بود. پس از خشم شروع به مکالمه سه با هم برای دیدن آنچه اتفاق افتاده است. او ، دوست دختر پسر ، به او گفت که اگر او می خواست به فاک دیگران او تا به حال هیچ مشکلی. اما او تا به حال در مقابل آن را ببینید. چهره پسر یک شعر بود, او به خوبی نمی دانستند که آیا او جدی بود یا نه. من همیشه از انجام سه نفری سکس ، با دوست دخترش و دختر دیگری خواب بود. و در حال حاضر شریک زندگی خود را کسی بود که او را به یک دختر دیگر دمار از روزگارمان درآورد و او که قرار بود در مقابل باشد. گفته شد و انجام شد ، شروع به او دمار از روزگارمان درآورد و آنچه او بود به انجام کاری که دوست دختر خود را هرگز می خواستم برای انجام: دمار از روزگارمان درآورد الاغ خود را. دوست دختر او حتی روان کننده بر روی سوپر سسکی آن قرار داده تا همه چیز را به خوبی.