او هرگز تصور که پدرش چنین لعنتی دیک بزرگ. شاید اگر من به حال شناخته شده بود ، من خیلی زودتر انجام داده اند که آن روز جرأت انجام. و آن این است که در حالی که مرد خواب او رفت و نگاتیف به اتاق خود ، برداشت خروس بزرگ خود را قرار داده و آن را در دهان او. او ممکن است فکر (یا شاید اگر) که هنگامی که او احساس دهان خود را در دم سخت خود پدرش بود که قرار بود از خواب بیدار شد. اما یک بار بیدار است که نه اعتراض دقیقا برای آن ، و نه مخالف. داشتن یک دختر جوان مکیدن خروس فقط بیدار شدن از خواب لوکس بود. بدیهی است که چیزی که قرار بود به تنهایی در یک کار ضربه باقی بماند ، به زودی او به طور کامل به مهبل (واژن) او گرفتن. گربه دخترش به حال یک ظرفیت خوب سوپر سکی ظاهرا ، چرا که دم او بزرگ بود و او هنوز آن را قرار داده تا به تخم مرغ است. او در نهایت در دهان خود را زد, پس از آن قطعا خوب به از خواب بیدار در صبح.